اگه به قدری با نقد فیلم آشنا باشید میدونید که تو فیلم از هیچ حرکت و صحنه و حرفی نباید به راحتی عبور کرد. اگه رو دیوار یه خونه به تابلو بود و روی اون تابلو تصویر به مردی کشیده شده بود که اسلحه ش رو دوشش بود باید این تابلو با یه جایی از فیلم ارتباط بر قرار کنه و گرنه منتقد سینما میتونه بگه بودن این تابلو رو دیوار این خونه بی معنا بود.
حتی میگن یه فیلم نامه نویس حرفه ای اسم شخصیتا و اسم کوچه خیابونایی که تو فیلمش انتخاب میکنه باید تا جایی که میشه با پیام ،فیلمش همخونی داشته باشه مثلاً اگه میخواد خونواده ای رو نشون بده که دائم تو زندگیشون به مشکل بر میخورن و فضای سردی بر روابط خانوادگیشون، حاکمه بهتره خونه شونم تو یه بن بست باشه و اسم بن بستم مثلاً باشه بن بست پاییز
این فیلم ساخته ذهن به انسانه که سر تا پاش نقصه؛ ولی ما وقتی به فیلمش نگاه میکنیم از رنگ لباس شخصیتای فیلم تا تابلویی که رو دیوار خونه است و حتی اسم کوچه ها و خیابونا دنبال معنا و مفهوم میگردیم؛ اما ماها وقتی قرآن می خونیم خیلی راحت از کنار آیاتش رد میشیم و میگیم من رو چی این آیه فکر کنم؟!
این مقایسه خیلی دل آدم رو خون میکنه چون ما برا اثر مخلوق این قدر ارزش قائلیم و برا اثر خالق نه
دیدگاه خود را بنویسید